کمی از بازیگر محبوبم هم می نویسم که حق مطلب ادا بشه.
حامد بهداد اگه توناست بخاطر اینه که خودشه و خودشو از میون این همه مرغ مقلد پیدا کرده. اهل تقلید نیست. صادقانه حرف میزنه و در واقع برون فکنیش صادقانه صورت میگیره. به خاطر همینه که به خودش ایمان داره و میدونه که هنوز برگ برندشو رو نکرده.
هدفشو خوب پیدا کرده. هدفش محمد رضا گلزار یا برت پیت نیست بلکه مارلون براندو رو هدفش میدونه. همون کسی که وقتی ازش پرسیدن که بازیگری چیه؟ میگه بازیگری قبل از براندو یا بعد از براندو؟!!!
شاهکار بهداد از نظر من تا حالا روز سوم بوده و بوتیک...
دیگه کافیه... چند خط هم شما از بهداد بنویسید یا از بازیگر محبوبتون. توی وبلاگتون یا نظرات اینجا....
                                 

گفتم اگر هری پاتر، چهارشنبه سوری رو توی ایران بود، حتما قید جادو رو میزد و میرفت کپسولی میترکوند. احتمالا این کولی بازیها از جادوگری هم لذت بخش تره که این همه تلفات جانی و مالی رو ندید میگیریم و سال بعدش باز گنگستر میشیم. الحمد لله این چهارشنبه سوری هستش که دشمن رو پشت مرزا نگه داشته و تن استکبار جهانی رو لرزونده.
این یه طرز نگاه کردنه. اما از زاویه دیگه که نیگاه کنی میبینی که یکی نون شبشو به زور پیدا میکنه و میخوره اما یه نفر دیگه برای تفریحش چهل، پنجاه هزار تومنو میترکونه تا لذت ببره. اونم نه یه نفر بلکه بخش عمده ای از ایران اسلامی. این یعنی فاجعه...
چرا ما یه همچین سنتهای مسخره ای رو از بین نمی بریم؟؟؟ البته دولت هم بی تقصیر نیست. اگه توی سال چند تا جشن آتیش بازی میزاشتن دیگه اینجوری نمیشد.
به هر حال اگه هری پاتر توی چارشنبه سوری میومد ایران با این مواد منفجره ای که از ایران خارج میکرد خیلی زودتر ولدمورت رو از بین میبرد.
خانم رولینگ قول داده که یه جلد دیگه بده بیرون به نام هری پاتر و کپسولی آتشین...

_ اصلا غلت کردی به ناموس من نگاه کردی...
_تو اگه ناموس برات مهم بود نمیزاشتی این جوری بیاد بیرون!!!
و بعد یه دعوای اساسی شروع شد. کاملا واضح بود که این دعوا برای خود خواهی های دو طرفه نه به خاطر ناموس. زن بیچاره فقط جیغ می کشید و اشک میریخت. اصلا دوست نداشت دعوایی که به اسم اون شروع شده رو ببینه.
دعوا با دخالت پلیس تموم شد. و اونا رو به پاسگاه بردن. امیدوارم هر جا هستن دیگه دعوا نکنن...
اما خودمونیم انصافا چند تا از این دعواهای ناموس پرستی توی کشورمون روزانه اتفاق میفته؟!
در روز چند نفر سر همین ناموس پرستی به قتل میرسن؟! و چند نفر از این اشتباهشون در روز پشیمون میشن؟!
اما یه چیزی هست که شاید تا حالا بهش دقت نکردین همونطور که من تا حالا دقت نکرده بودم. آدمایی که به زعم خودشون ناموس پرستن و اونجوری کتک کاری راه میندازن نوامیس باشخصیت و قابل احترامی ندارن. یک کلام خدا در و تخترو با هم جفت کرده.
نوامیس این آدما مثل خودشون بد دهن و بی ظرفیت و فاقد شخصیت اجتماعی هستند. البته اکثرا. حالا به کسی توهین نشه بره خان داداششو بیاره که ما رو بزنه!!!
البته نمیگم اونقدر بی غیرت باشین که اگه یارو به ناموستون تجاوز کرد برید ازش کلیپ موبایل درست کنین... ابدا... مسلمان با غیرتش شناخته میشه. اما غیرت نه تعصب کور کورانه. غیرت یعنی اینکه اگه یه نفر به خواهرت تیکه انداخت به همه شرایط توجه کنی. به اینکه خواهرت چی جوری لباس پوشیده بوده ، اون پسره تو چه جوی بوده و ... که باید بهشون توجه کرد. بهترین کار اینه که تو خودتو جای اون قرار بدی (البته با شرایط فرهنگی اون یارو نه خودت) و بعد کاری کنی. که در این صورت توی 99% این اتفاقها درگیری پیش نمیاد.
غیرت اون چیزی نیست که توی جامعه بهمون القا میشه... همیشه رای و نظر اکثریت درست نیست.

توماس ادیسون هم گفته بود که " به جوانان سه توصیه دارم : کار، کار، کار! "
اما کو گوش شنوا؟ کجاست کسی که حاظر باشه 2000 راه برای درست نکردن لامپ پیدا کنه. کجاست کسی که بخواد برای یاد گرفتن کتاب "ما بعد الطبیعه" افلاطون مثل ابوعلی سینا اونو 40 بار بخونه؟
بگذریم........
یکی گفت که میانگین کار روزانه در کره برای هر فرد 11 ساعت و در اروپا 7 ساعته اما در ایران این میزان را بین 18 دقیقه تا 2 ساعت ذکر کرده اند.
همین ادیسون گفته ی دیگه ای داره که : " 99% اختراعات و اکتشافات، تلاش و پشت کار و 1% آن هوش است." هوشی که 80% ایرانی ها اونو بالای میزان استاندارد دارن. و عده ای گفتند که مطلبی رو که یه ایرانی با یک بار گفتن یاد میگیره برای یه ژاپنی باید سه بار تکرار کنیم تا یاد بگیره.
اما چقدر زیاد بودند استعدادایی که زیر خاک پوسیدنو سودی از اونا برای آیندگان باقی نموند... و در مقابل استعدادی مثل علی اکبر دهخدا که در شرح حال خودش میگه که برای تهیه لغت نامه سی سال تمام کار کردم به غیر از دو روز، یک روز که سخت مریض بودم و یک روز که مادرم را از دست دادم.
نمودونم چرا اکثر آدمای خاور میانه اینقدر راحت طلبن.و میگن که "هلو بیا برو تو گلو". همین چند روز پیش که رفته بودم چند تا خیابونو متر کنم(!) یه پسر مچاله گلابی رو دیدم که فکر میکرد خیلی زیبا و خوش تیپه و به هر چی دختر بود تو خیابون تیکه و ترکش پرت میکرد. همون موقع بود که خدا رو شکر کردم که این یارو اگه تیپ لئوناردو دیکاپریو رو داشت دیگه خدا رو بنده نبود. به هر حال خدا خرو شناخته بهش شاخ نداده دیگه... مطمئنم که اگه عکسشو میزدن رو در قندون دیگه کسی قند بر نمی داشت.اما همین چلغوز چون یه 206 زیر پاش بود چند تا " داف " رو تور کرد....
همشون حق داشتن چون بیکار بودن. آدم بیکار کم ضرر ترین کاری که میتونه بکنه اینه که دختر بلند کنه یا اگه خودش دختره پسر بازی کنه.
البته واضحه که منظور من از بیکار مفهوم رسمی اون نیست بلکه کسیه که برای هدفش و عشقش تلاش نمیکنه.مطمئنا اولین هدف من و تو ویلونی توی خیابون و اینترنت برای پیدا کردن یه دختر بیکارتر از خودمون نیست...
پس تا دیر نشده برای هدفت تلاش کن.
راستی ای کاش جمعه ها به جای اینکه اینقدر منتظر یوسف پیامبر باشیم کمی هم منتظر یوسف زهرا بودیم.

سلام دوستان
از این پس به سبکی دیگر می نویسم...

شما دوستان عزیزم هم بهتر می دانید که مزد بلاگ نویسی نظر است.

مزد کارگر را هم گفته اند که قبل از خشک شدن عرقش باید داد.

خدا حافظ تا سبکی دیگر...

سلام دوستان
از این پس به سبکی دیگر می نویسم...

شما دوستان عزیزم هم بهتر می دانید که مزد بلاگ نویسی نظر است.

مزد کارگر را هم گفته اند که قبل از خشک شدن عرقش باید داد.

خدا حافظ تا سبکی دیگر...

سلام دوستان
از این پس به سبکی دیگر می نویسم...

شما دوستان عزیزم هم بهتر می دانید که مزد بلاگ نویسی نظر است.

مزد کارگر را هم گفته اند که قبل از خشک شدن عرقش باید داد.

خدا حافظ تا سبکی دیگر...

...*تب انتخابات*...
دختری یا پسر؟(دختربازی)
بت شکن
همجنس بازی
ایاک نستعین...
آموزش قتل
بازم 87 !!!
[عناوین آرشیوشده]